گوزن ها وخصوصیات کلی آنها
استون هاس (ston house) معتقد است شاخ ها در همه گونه های آهوان به جهت تعدیل کردن گرمای بدن حیوان می باشد باور این موضوع در مورد غزال ها تا حدودی مشکل می باشد زیرا کاهش دما از طریق شاخ ها می تواند فقط در دوران رشد مهم باشد یعنی زمانی که آن ها در سیکل فعال خود می باشند. در عرض جغرافیایی شمالی از دست دادن گرما از طریق شاخ ها نه تنها نیاز نیست بلکه خود می تواند بسیار نامطلوب نیز باشد. در مناطق شمال شرقی سرما زدگی شاخ های پوشیده از پرز باعث گانگرل و پوست اندازی بخش های خارجی و در طی زمستان های سخت میباشد.(Dr. frank holmes- 1384)
رشد شاخ دومین خصوصیت جنسی در نرها می باشد. به نظر می رسد که عواملی بنیادی به همراه تغیرات هورمونی فاکتورهای مهم در کنترل اندازه شاخ در گوزن ها می باشد همچنین فازهای متابولیکی نیز می توانند تأثیر بسزایی روی این پدیده بگذارد. اگر چه خصوصیات فردی می تواند بر رشد دائمی شاخ موثر باشد، اما گاهی این رشد ضعیف و آرام می شود افول و کاهش متابولیسم ممکن است در طی گذران زمستان سخت و با به علت ناتوانی های موقت تأثیری بر رشد آن گذارده و در رشد شاخ اختلال ایجاد نماید. به هر حال طبق تحقیقات انجام شده رشد غیر طبیعی و یا کامل شدن شاخ نمی تواند تأثیری بر موقعیت ایجاد قلمرو در گوزن ها بگذارد و نتیجتاً نمی توان ارزش بیولوژیکی این امر را نشانه ای مرتبط با پدیده جنسی آن ها بدانیم از طرفی دیگر سلسله مراتب به اندازه شاخ فقط در آهوهای قرمز وجود دارد. به هر حال بزرگترین گوزن نر در گروه معمولا زودتر از بقیه گروه شروع به ریزش مو و پرز بدن کرده و این خود به معنای این است که او زودتر از بقیه به وضعیت کامل ترشح هورمون تستوسترون می رسد. معمولا اعضا یک گروه از گوزن های نر زمانی که یکدیگر را می شناسند در همان زمان اولیه رئیس و سرگروه تعین می شود و تا رسیدن به هیجانات جنسی (Rut) این ارتباط ادامه می یابد در غزال های نر چون به صورت گروهی زندگی نمی کنند بنابراین سر گروهی به آزمون گذارده مي شود و اين زماني است كه ستيز و كشمكش آن ها به اوج مي رسد. داشتن شاخ با شش شاخك (point) سه تا بر روي هر شاخ بين غزال هاي نر بسيار متداول مي باشد شاخ شش شاخك ممكن است در دومين رأس و حتي در اولين رأس از گوزن ها ديده شود اما شاخ ها نمي توانند تا قبل از سن بلوغ كامل به اندازه و سنگيني نهايي سن بلوغ برسند. شاخ كامل با كمتر از شش شاخك(point) معمولا نشانه معمولي بودن كيفيت در گوزن است. جداي از جوانترها اكثريت غزال هاي نر داراي شاخ شش شاخك مي باشند و اغلب سه نوك شاخك بر روي يك شاخ به يك اندازه نمي باشند كه اين امر مي تواند به چندين علت باشد. تحقيقات نشان داده كه بلندتر بودن (point) هاي عقبي نسبتاً بيشتر در گوزن هاي مسن تر ديده مي شود معمولا به طور ناگهاني شاخك هاي (point) شروع مي كنند به سمت عقب رشد كردن. اول شاخك هاي (points) رو به پيشاني پس شاخك هاي (points) بالايي دور آخر شاخك هاي پشتي. با اين همه توالي رشد آنها متغير بوده و نمي توانند معيار خوبي جهت تعين سن در آنها باشد. عموماً هر چه پايه هاي شاخ نزديكتر باشند شاخك (point) رو به پيشاني رشد بيشتري خواهد داشت احتمالاً اين امر به علت كافي بودن خون مورد نياز جهت رشد مي باشد كه از شاخ اصلي (beam) شروع شده و رفته رفته هر چه بالاتر مي رود كاهش مي يابد شاخي كه بيش از شش زائده داشته باشد معمول نبوده و اين شكل از شاخ در اكثر موارد علامتي از نوعي ناهنجاري مي باشد اگر چه تقريباً با توجه به جزئيات شاخ تنوع آنها در غزال ها نامحدود است ولي شكل بنيادين آنها يكي است. در بعضي از گوزن ها اگر چه پايه شاخ ها در يك زاويه قرار دارند ولي شاخ ها در دو جهت مختلف بر روي جمجمه رشد مي كنند اين عدم تقارن باعث خراب شدن شكل ظاهري شاخ ها مي شود گاهي اين امر در گوزن هاي نسل بعد نيز ادامه مي يابد ولي بدان معني نيست كه اين امر ژنتيكي مي باشد. بعضي عقيده دارند كه چون گوزن ها در موقع عبور و حركت از مناطق پوشيده از گياه به خاطر حفاظت از شاخ هاي خود (Antler) سر را مقابل به يك طرف نگاه مي دارند و اين خود باعث ايجاد عدم تقارن مي شود.
در گوزن هاي بالغ شاخ ها بسيار متفاوت بوده و از 6 اينچ (cm 15) تا 12 اينچ (cm 30) مي باشند عموماً طول شاخ ها به اندازه 9 اينچ (cm5/22) مي باشد كه بيشتر نسبت به كيفيت شاخ تفاوت دارد. طول شاخ ها بيشتر بستگي به ضخامت شاخ، طول شاخك ها ، زمان ترشح هورمون، نوع تغذيه و ديگر فاكتورهاي علاوه بر زيستگاه باعث محدود شدن وزن متوسط شاخ مي شود. همچنان كه اين شرايط مي توانند اضافه بر آن بر ميزان رشد استخوان هاي گوزن تأثير بگذارند.
هميشه بين وزن شاخ و اسكلت بدن گوزن تناسبي وجود دارد. هر چه سن گوزن بالاتر رود طول پايه شاخ (Pedicle) كوتاهتر مي شود زيرا هر وقت كه شاخ رشد مي كند مي افتد. قسمت تكمه مانند شاخ در وسط قطري حدود بين 1 تا 2 ميليمتر ، در قسمت انتهايي حدود 2 تا 4 ميليمتر ضخامت دارد. با رشد شاخ نيز سخت تر مي گردد(مي افتد) اين از دست دادن ساليانه بخش پايه (Pedicle) (ريشه) سرانجام به متصل شدن پايه به شاخ اصلي (Beam) منجر مي شود سني كه اين اتفاق مي افتد يا اين كه اصلاً اين مورد رخ بدهد يا نه همگي بستگي به اين كه چه چيز آن از بخش انتهايي پايه شاخ به قسمت مياني آن پيش رو دارد. .(Dr – frank holmes 1384)
زمان رشد شاخ در گوزنها :
رشد پايه شاخ (Pedicle) از زماني شروع مي شود كه غزال نر حدوداً سه ماهه مي باشد. دو منطقه كوچك پريواستئوم[1] (periosteum) ضخيم شده و در بالاي جمجمه ديده مي شود اين مرحله با ضخيمتر شدن استخوانهاي زيرين ادامه يافته و در همان جا پايه شاخ(Pedicle) در طي سه ماهه ساخته مي شود. در اين زمان طول آن 2 تا 3 سانتيمتر و ضخامت آن 5/0 تا 1 سانتيمتر است. هر وقت كه پايه شاخ به طور كامل شكل گيرد از همان زمان يعني حدود ماه نوامبر (آبان) نخستين مرحله رشد شاخ اوليه(Antler) شروع مي شود. وقتي رشد ثانويه با اندازه كافي برسد يعني به طول 1 سانتيمتر، پوست را شكاف داده و قسمتي از آن كه سطحي صاف و صيقلي دارد نمايان مي شود شش تا هشت هفته نزديك به پايان ماه فوريه (بهمن) محل شاخ ها كه به شكل دكمهاي مخروطي شكل مي باشد پوشيده از پرز (velvet) شده و آماده خارج شدن مي گردد. رشد پرزها درست از لبه محل باز شدن پوست شروع شده و به آساني از خزي كه روي شاخ را پوشانده و به رنگ خاكستري و پرپشت مي باشد قابل تشخيص است.
سه هورمون سيكل ساليانه رشد، كامل شدن و شكل شاخ را كنترل مي كنند. تستوسترون در بيضه ها تحت تأثير هورمون گونادوتروپين كه از هيپوفيزقدامي ترشح مي شود و باعث فعال شدن بيضه مي شود توليد مي شود. در هر ماه آخر هورمون رشد شاخ اوليه(Antler) (AGH) از هيپوفيزقدامي ترشح شده و باعث رشد شاخ اوليه مي گردد و نيز ترشح تستوسترون باعث خاتمه دادن به ترشح آن مي شود. (Dr . frank holmes - 1384)
چگونگي رشد شاخ گوزن:
در بالای جمجمه یک جفت هسته استخوانی وجود دارد (stockRose) که شاخ ها از آنجا شروع به رشد می کنند شاخها دو سال پس از فصل جفتگیری که در حدود 15 تا 20 بهمن با ایجاد حفره ای کوچک درپای شاخ می ریزند و معمولا به محض ریزش و شاخ های جدید در حالی که با مخمل (velvet) پوشش پوستی ظریف و کرکی حاوی منابع غنی خون برای تغیذیه و محافظت از رشد شاخ هاست. در نخستین سال زندگی گوزن ها شاخه ای استخوانی از هر دو سوی پیشانی روی دو برآمدگی پوشیده از پوست و پشم (مخمل velvet) رشد می کند پوست شاخ را تا مرحله تشکیل آن می پوشاند سپس پاره شده و می افتد. گوزن ها معمولا مخمل را به شاخ ها یا تنه درختانی می مالند تا کاملا بریزد در لایه های فوقانی شاخ کانالهای کوچک به همراه برجستگی های دگمه مانندی به نام پرلینگ (perling) وجود دارند پایه شاخ ها جائی که شاخ های گوناگون به یک ساقه واحد می پیوندند رز (Rose) نامیده می شود. برای رشد شاخ ها به کلسیم بسیاری احتیاج است. گوزن از کلسیمی که در طول سال در استخوان های خود ذخیره کرده برای رشد سریع شاخ های خود بهره می برد. ممولا به همان نسبت که گوزن ها مسن تر می شوند شاخ ها نیز بزرگتر شده و انتخابات بیشتری می یابند ولی در یک سن مشخص با رسیدن به حداکثر رشد خود هر سال تحلیل می روند. شاخ گوزن ها توپر است.
تفاوت بین شاخ گوزن با شاخ های درون تهی :
| شاخ های درون تهی | شاخ گوزن | 
| - پایدار در طول زندگی و بدون ریزش - ساده و غیر منشعب - همیشه دو تا - از جنس مو و ناخن | - ریزش سالیانه و رشد مجدد - اغلب دارای زوائد و انشعابات - تا 26 شاخک - از جنس استخوان که نخست در مخمل پوشیده شده است | 
رنگ شاخ گوزنها:
رنگ يكي از خصوصيات شاخ است كه به طور قابل توجهي متفاوت و گوناگون مي باشد. ممكن است گاهي به سياه، قهوه اي تيره ، قهوه اي فندقي، زرد مايل به قهوه اي يا خاكستري باشد. بعد از ريزش پرزهاي روي شاخ(Antler) رنگ آن به سفيد مي زند (در اين زمان آنها استخوان مرده مي باشند ) و رنگ آنها در مرحله بعدي مشخص مي گردد. رنگ آنها ممكن است به علت تاثير رزينهاي درختان، خاك و ترشحات غددي كه بر روي پوست سر حيوان وجود دارند باشد. رزين درختان مي تواند رنگهاي مختلفي از نزديك به سياه تا قهوه اي در شاخ ها ايجاد نمايد. به نظر مي رسد ميزان تاريك يا روشن بودن (سايههاي رنگ) رنگ شاخ ها بستگي به ميزان منافذ لايه خارجي استخوان شاخ دارد منافذ بيشتر بر روي لايه سطحي باعث تيرهتر شدن رنگ شاخ مي شود زيرا نفوذ رنگ ها در اين نوع شاخ عميق تر صورت مي گيرد گوزنها اگر در پي يك يا دو هفته در زمان شكل گرفتن شاخ تنه درختي را براي مبارزه كاذب بيابند به طور معمول شاخهايشان رنگ خواهد گرفت و اگر مبارزاتشان به همان درختان خشك ختم شود شاخهايشان به همان رنگ سفيد خواهند ماند. (Dr – frank holmes 1384)
اهداف شاخ گوزن:
از شاخ ها براي دفاع از قلمرو، جفت و يا عقب راندن شكارچيان مهاجم استفاده مي شود. گوزن هاي نر رقيب از شاخ هاي خود به عنوان يك اسلحه در مسابقات جنگي ، به دست آوردن ماده ها استفاده مي كنند هر چند كه هميشه از آنها چنين استفاده اي نمي شود اغلب قويترين نرها كه بهترين منابع غذايي را در اختيار داشته اند بهترين شاخ ها را دارا هستند زماني كه يك رقيب، نري با شاخ كامل و بزرگ چرا در يك رقابت شركت كني؟ در ضمن در بعضي از گونه ها مادهها نرهاي حاصل بزرگترين شاخ ها را انتخاب ميكنند. در اينصورت ماده ها خود به سمت چنين نرهايي گرايش پيدا ميكنند.
تعين سن گوزن ها :
برخي ويژگي ها ما را در تخمين سن گوزنها ياري ميكنند، هر چند هنگامي كه حيوانات بالغ را در كنار حيوانات جوان و بچه ها يك جا مي بينيم تشخيص آن ها كاملا واضح و روشن است اما وقتي كه هيچ مقياسي در دسترس نباشد و در صورتي كه شرايط ديد دقيق و با تأني و آرام را نداشته باشيم به پاره اي از تجربيات نياز داريم. ارزيابي سن در ماده گوزن ها آسانتر از گوزن هاي نر است و اين عمدتاً به علت تفاوت مهم آن ها در هنگام بچگي و بلوغ است. گوزن ماده تا دو ساله شد بالغ مي شود وجه تمايز آن ها در قيافه كلي و شكل صورت آن هاست. گوزن ماده بالغ اسكلت بندي سنگين تري دارد، صورت بلندتر و باريك تر و يك هيكل گرد و تپل دارد. شكل بدن و افتادگي شكمش تا حدودي بستگي به باردار بودن يا نبودن او دارد. پستان هاي اين حيوان در طول سال به طور واضح قابل مشاهده است و اين به علت شير دادن دوره اي به بچه گوزن ها درست در طول زمستان است. گوزن يكساله سبك تر است و بسيار خوش تركيب و زيباست. بدون اينكه لاغر باشد باريك اندام و معمولا در وضعيت عالي با پوششي براق است. سرش پهن تر و كوتاه تر است صورتي شاداب و قيافه اي بچه مانند دارد، تمايز بين گوزن ماده بالغ و بچه گوزن ماده در طول تابستان تا زمستان كه پوست آن ها تغير مي كند نسبتاً آسان است. از بين گروه گوزن ها ابتدا بچه گوزن هاي يك ساله به قرمز رنگ تبديل مي شوند بعد از آن ها بقيه گروه تغير رنگ مي دهند. تفاوت زماني براي تغير رنگ اين دو گروه تقريبا سه هفته و گاهي بيشتر است وقتي كه همه گوزن هاي ماده در پوسته تابستاني قرار گرفتند يك تفاوت در ميزان تيرگي رنگ ها در آن ها به چشم مي خورد و آن هم اين است كه گوزن هاي يك ساله روشن ترند يعني قرمز مايل به زرد در مقايسه با قرمز مايل به قهوه اي در گوزن هاي ماده بالغ، در گوزن هاي يك ساله در زمستان قسمت نشيمنگاه تا حدودي كوچكتر است، قسمت مدخل قهوه اس متمايل به زرد رنگ آن ها برآمدگي كمتري دارد. در بچه گوزن ها اين قسمت تازه مشخص مي شود. تخمين سن گوزن هاي نر مشكل تر است زيرا آن ها با سرعت كندتري بالغ ميشوند و برخي از خصوصيات سني آن ها متغيرند. (Dr.frank holmes - 1384) .
زمان فعالیت گوزن ها :
فعاليت گوزن ها در آوريل و مي (فروردين و ارديبهشت) به وضوح افزايش مي يابد در اين هنگام گوزن هاي نر براي تأسيس قلمرو جديد نزاع مي كنند ماده گوزن هاي آبستن قبل از تولد نوزاد جديدشان بچه هاي يكساله خود را ترك مي كنند بچه ها اكنون بيش از همه جلب نظر مي كنند اين جلب نظر بيشتر به خاطر گشتن و پرسه زدن آنها حول و حوش خانه مادرشان يا گشتن در محل مي باشد رفتارهاي جمعي بين گوزن هاي نر ممكن است با عوعو كردن طولاني همراه باشد وسعت فعاليت هاي مخالفت آميز بستگي به تراكم جمعيت گوزن هاي نر دارد و تا زماني كه گوزن هاي نر بالغ توقفگاه خود را تأسيس كنند ادامه مي يابد افراد ضعيفتر اخراج مي شوند يا اينكه ياد مي گيرند كه از سايرين اجتناب كنند. زماني كه ماده گوزن بچه خود را به دنيا ميآورد به طور عادي بين نيمه مي و اول ژوئن (ارديبهشت و اول خرداد) از ديده ها مخفي مي ماند و هرگز در سه يا چهار هفته اول بعد از تولد بچه ها همراه او نيستند عادت غذايي معمول سپيده دم و غروب متناوباً با شرايط نامطلوب آب و هوايي از اواخر بهار به اوايل پائيز تغير مي كند. در باد و بارانهاي سنگين گوزن ها خيلي به بيرون آمدن ندارند. اما به صورت غير منتظره ممكن است در ساعت هايي از روز ديده شوند در اين ساعات آن ها براي تغذيه كوتاه در طول مسير آرام و سبزه زار جنگل جائي كه محيط طبيعي امني وجود دارد ظاهر مي شوند اگر باران قطع شود و خورشيد بدرخشد آنها معمولا دقايقي از روز را بيرون مي آيند. زمان ماه كامل (بدر) براي تماشا كنندگان گوزن ها زمان ناخوشايندي است چرا كه تحرك آنها در اين شب هاي پر نور بيشتر مي شود. در اين زمان آنها دير موقع براي تغذيه بيرون مي آيند و تا سپيده دم به تغذيه ادامه مي دهند از طرف ديگر هنگام ماه نو (هلال) وقتي كه شب كاملا تاريك است زمان مناسبي است براي مشاهده آنها، چه ساعات اوليه و چه دير هنگام. بعد از نيمه جولاي (تير) روش ديرينه گوزنهاي يكساله شروع مي شود و براي يك تا دو هفته فعاليت آنها شديد مي شود. البته اين كار همه روزه نيست. در ساعات روشن روز گوزن هاي نر و ماده جوان با هم يا منفرداً در حال جستجو ديده مي شوند. محتملترين ساعات براي ديدن گوزن ها صبح زود يا عصر دير موقع است (طبق يك قاعده عمومي) زيرا در اين ساعات معمولا مزاحمت و اضطراب كمتري وجود دارد اما اين امور روزمره توسط عواملي چون فصل، درجه حرارت، آب و هوا و دوره ماه تغير مي كند گوزن ها اغلب در طي دوره هاي سخت يخبندان در اول روز ديده شده اند اما اگر خورشيد بدرخشد و سرما را برطرف كند آنها ممكن است صبح هنگام خود را نشان دهند. در زمستان بهترين موقع براي مواجه شدن با آنها در زمين باز بين نيمه عصر و غروب است كه در آن فصل گرمترين ساعات روز است. عقيده بر اين است كه گوزن ها افزايش مي يابد حالا گوزن ها اغلب خوراك بيشتري در طول روز گير مي آورند. (Dr - frank holmes 1384)
خانواده ، جفت گيري و توليد مثل گوزن ها :
هر وقت هورمون جنسي (تستوسترون) به حدي بالا رود كه باعث ايجاد حس غريزي براي تعين قلمرو شود آن زماني است كه گوزن بالغ نيز به سوي خانواده و دوام آن كشيده مي شود در گوزن هاي بالغ ميزان بالاي هورمون تستوسترون 2 تا 3 هفته زودتر نسبت به گوزنهاي 2 تا 3 ساله به وجود مي آيد. اين رخداد حتي بين گوزن هاي بالغ داراي تغيراتي نيز مي باشد به همين دليل فعاليت ساليانه واحدهاي تشكيل خانواده به تدريج در طي يك ماه يا بيشتر شكل مي گيرد. زماني كه غريزه تعين قلمرو در گوزن ها فروكش مي كند علاقه خود را نسبت به قلمرو و جفت خويش از دست ميدهند و به سوي سپري نمودن دوره سه ماهه زمستاني خود كه دور شدن از قلمرو و جفت خود مي باشد پيش ميروند. اين يكي از دلايلي است كه آنان را پس از پايان دوره فحليت (مستي جنسي) و تا بهار سال آينده نمي توان در اين قلمرو يافت بعد از ماه آگوست (مرداد) ترشح تستوسترون متوقف شده و متعاقباً منجر به كاهش غريزه تعين قلمرو و ظاهرا به سوي تنها زيستن در گوزن كاملا بالغ مي شود آيا اينكه او در قلمرو تابستاني اش بماند يا اينكه چقدر از آن جا دور شود همگي بستگي به ميزان غذا در ماه هايي كه كمبود غذا وجود دارد همچنين امنيت و پناهگاه آن ها دارد.
اگر چه بالاترين حد ترشح هورمون تستوسترون تا ماه مي (ارديبهشت) صورت مي پذيرد و افزايش اسپرماتوژنز ، سايز و وزن بيضه تا ماه جولاي (تير) يعني تا نزديكي فحليت (مستي جنسي) ادامه مي يايد. در اين زمان وزن بيضه تا حدود شش برابر و سايز آن تا هفت برابر در مقايسه با دروان جفتگي جنسي افزايش مي يابد. از اواسط ماه آگوست (مرداد) به بعد وقتي كه هنوز دوران فحليت كاملا پايان نر ديده كاهش شديد ميزان اسپرماتوژنز و ميزان هورمون جنسي در آن ها مشاهده مي شود. كاهش ترشح تستوسترون همچنين باعث تخريب استخوان پايه شاخ pedicle شده و نهايتاً زمينه را براي دوران رشد شاخ فراهم مي نمايد. اگر چه فعاليت اسپرماتوژنز قبل از فحليت شروع به كاهش مي نمايد اما تأثيري در به پايان رسيدن به موقع آن نمي گذارد. مطالعه نشان مي دهد كه در آزمايشات هنوز اسپرم وجود دارد و در كانال اپيديديوم[2] هنوز اين امر تا اواخر ماه آگوست (مرداد) و حتي در بعضي تا ماه اكتبر (مهر) ادامه مي يابد. به هر حال كاهش در ماه آگوست (مرداد) به شدت صورت گرفته و احتمال اين كه گوزن تا بعد از ماه آگوست (مرداد) بارور بماند مشكوك به نظر مي رسد.
بر خلاف خلق و خوي فصلي گوزن ها نسبت به قلمرو و جفت خود رابطه بين ماده ها و بچه هايشان در تمام مدت زمستان و حتي تا اوايل بهار باقي مي ماند و اين رابطه تا يك هفته و يا بيشتر به نزديك شدن دوران جديد توليد مثل ادامه مي يابد. اگر ماده باردار شود رابطه بين مادر و فرزند يك سالهاش حتي از اين مدت نيز فراتر رفته و ممكن است اين همراهي تا تابستان نيز ادامه يابد.ماده ها و بچه هايشان به طور معمول در طي سال در همان قلمرو باقي مي مانند مگر اين كه شرايط زندگي وخيم شده و زمستان آن ها را مجبور به جابه جايي موقت نمايد. همچنان كه شرايط زمستاني سخت تر شده و غذا كمياب مي شود گوزن ماده به همراه بچه هايش به گروه هاي قبلي يا گوزن هاي همسن خود مي پيوندند. به ندرت مي توان در چنين گروه هايي گوزن هاي بيتر از 2 تا 3 سال يافت. ممكن است گوزن نر بالغ در اواخر ماه فوريه (بهمن) يا مارس (اسفند) به آنها بپيوندد. در اين زمان حضور او خبر از اشغال مجدد در قلمرو و پرورش بچه ها بوده و در ماه هاي زمستان ممكن است گروه هاي كوچك در حدود يك جين (6 تايي) از گوزن ها ديده شوند. اما، عضويت در گروه ها بسيار متغير مي باشد و به گروه هاي كوچك حتي تك نفره ديده مي شوند. اين گروه ها اغلب در دشت هاي باز ديده مي شوند كه اين امر ممكن است به خاطر ميل به امنيتي كه در گروه وجود دارد باشد. (امنيت در تعداد افراد) (Dr.frank holmes - 1384) .
تجاوز، قلمرو، نظام اجتماعي گوزن ها :
حيوانات معمولا به دو دليل با هم مي جنگند يكي براي جايگاه رهبري گروه در طبقه بندي و ديگر به خاطر به دست آوردن يا حفظ قلمرو. تنها در برخي گونه ها (به خصوص نرها) سيستم اجتماعي شان به گونه اي تكامل يافته كه اين دلايل باعث درگيري آن ها مي شود. دو گونه از گوزن هاي بومي بريتانيا، گوزن قرمز و غزال در اين زمينه با هم فرق مي كنند و اين به خاطر ساختار اجتماعي متفاوتي است كه آن ها در آن زندگي مي كنند. جنگ سخت بين گوزن هاي هر نر محدود به زمان مست زدگي مي شود و با چالش يا دفاع از مرتبه و مقام خود در گروه برانگيخته مي شود چرا كه فقط گوزن نر رئيس مي تواند از موقعيت جنسي با گله گوزن هاي ماده برخوردار باشد. گوزن هاي ماده مكان جفت گيري با گوزن نر حاضر را ممكن است روز به روز يا حتي ساعت به ساعت تغير دهند و اين كار به منظور اجتناب آن ها از درگيري گوزن هاي نر ديگر است. به همين خاطر مايلند يك پناه گاه پيدا كنند يا در محدوده زيستگاه گوزن هاي ماده باشند. گوزن هاي نر يك تمايل غريزي قوي براي حفظ تعداد گوزن هاي ماده گروهشان و يا حتي افزايش تعداد آن ها از خود نشان مي دهند.
مكان جفت گيري گوزن هاي نر جايي است كه آنجا را پيدا مي كنند و تجاوز و درگيري به خاطر ميل به تصاحب گوزن ماده براي دست يافتن به خواسته هاي جنسي خود در آن جا صورت مي گيرد نه براي ميل به تصاحب يا دفاع از قلمرو. يك ويژگي شخصيتي جنس نر حالت تهاجمي داشتن در طول جفت گيري است كه در اين مواقع گوزن نر در اولين تصاحب سعي مي كند كه با كارهاي نمايشي تهديد آميز از نزديك شدن رقيبش جلوگيري كند. اگر يك درگيري نتواند مانع حيوان غالب شود او فقط تا چند مايل دشمن زخمي و خسته اش را تعقيب مي كند و شايد دليل برگشتن او اين باشد كه دوست ندارد گوزن ماده را از دست بدهد دليل ديگري كه باعث مي شود گوزن هاي نر مجرد از جنگ دست بكشند خستگي آن هاست وقتي كه جفت گيري تمام شد به مدت ده ماه يا تا جفت گيري بعدي گوزن هاي نر در گروه هاي ثابت مجرد و دور از ماده گوزن هايي كه در گروه هاي مجزاي خود هستند زندگي مي كنند.
در طول اين دوره طبقه بندي اجتماعي دقيق بر اساس سن و اندازه انجام مي شود كه در آن رفتارهاي خصمانه شديد به ندرت اتفاق مي افتد در نتيجه در اين دوره چالش و درگيري ديده مي شود. جنگ و درگيري بين گوزن هاي نر محدود به دوران جفت گيري نمي شود بلكه در كل دوراني كه گروه مشغول اشغال قلمرو هستند نمايان مي شود و تنها با تهديد به تماميت آن درگيري شدت مي گيرد.
ساختار اجتماعي گوزن ها از نوع طبقه بندي شده نيست بلكه واحدهاي خانوادگي است كه هر كدام بر پايه يك قلمروست كه از آوريل (فروردين ماه) تا آگوست (مرداد ماه ) كه دوره فعاليت از نظر اقليمي است هشيارانه از اين قلمرو محافظت مي شود. بقيه سال گوزن ها البته به جز مادران و بچه هاي فعلي شان كه با هم مي مانند تابع هيچ نظام اجتماعي ثابتي نيستند. گوزن ها گروه هايي گوشه گير تلقي مي شوند آن ها حتي گاهي تنها براي پنج ماه از دوازده ماه سال را با هم و به صورت جفت زندگي نمي كنند. (Dr.frank holmes - 1384) .
گوزن ها و انسان :
غزال ها نه تنها موجوداتي جالب براي طبيعي دانان و زيست شناسان مي باشد بلكه براي بسياري از مردمي كه سعي در فرار از زندگي يكنواخت و پر از تنش شهري داشته سمبل زيبايي و جذابيت طبيعي است. بيشتر ما از داشتن اين كه اين حيوانات جذاب دوباره در بسياري از مناطق به صورت جمعي ديده مي شوند لذت مي بريم. متاسفانه افزايش عمومي جمعيت گوزن ها خساراتي را در برداشته است و بيشتر اين خسارات در بخش جنگل ها بوده است و اين خود موجب ايجاد بحث هاي طولاني در بين آنهايي كه به صورت توريست به شهرهاي اطراف آمده با آنهايي كه دائماً در اين مناطق زندگي مي كنند شده است. به هر حال افزايش سريع گوزن ها (رشدي تقريباً به ميزان 3/0) نياز به فراخوان جمعي جهت كنترل آن ها دارد، نه تنها به علت محافظت از حقوق افراد بلكه براي بهبود خود گونه ها ، زيرا افزايش بيش از حد جمعيت آنها مي تواند اوضاع خود آنها و گونه هاي ديگر حيواني را به مخاطره اندازد. زماني كه ما قبول مي كنيم كنترل حيوانات مساله ايست بغرنج و غير قابل اجتناب بايد تصميم بگيريم كه چه نوع سياستي بهترين بوده تا مطمئن شويم كه احساس عملكرد مقابل اجرا و مخاطرات آن كمتر مي باشد. بهترين روش آنست كه مي بايست افرادي ماهر كه در اين امر دوره هاي آموزشي را گذرانده به تعداد كافي به كار گرفته شوند. به طور حتم اين امر هزينه اي را در بر خواهد داشت، اما فروش گوشت آهو و هزينه هاي حاصل از كاهش خسارات مي تواند ما را در جهت اجراي اين امر ياري كند.
دامنه خسارت گوزن ها به طور عمده مرتبط به دو فاكتور مي باشد تراكم جمعيت آن ها و نوع كشاورزي منطقه. كيفيت تغذيه ممكن است در درجه مهمتري قرار داشته باشد.
خصوصيات گوزن ها مي تواند بر تعداد آن ها موثر باشد به طور حتم در دوران تعين قلمرو با توجه به آن كه چطوري تواند امنيت يافته و محل خود را از ديگران جدا سازند بسيار مهم است. اگر گوزن ها در منطقه اي توسط سيم هاي خاردار محصور شوند جمعيت آنها در آن منطقه بيش از حد خواهد شد. خصوصيات ذاتي گوزن ها بهترين بيمه در برابر ازدياد جمعيت مي باشد مگر آن كه افزايش رشد ساليانه جلوگيري از حركت به سوي سرزمينهاي جديد نمايد. آسيب به محصولات كشاورزي چيزي است كه بيشتر مورد توجه مي باشد و همچنين گوزن ها مي توانند به باغهاي تزئيني نيز خسارت وارد نمايند. خسارت ناشي از گوزن ها به منافع كشاورزي بسيار عمده نمي باشد و حتي اين امر در مورد مناطق عمده كشاورزي نيز صدق مي كند. اغلب كشاورزان معمولا علاقه اي به گوزن ها ندارند زيرا آن ها حصاري مناسب در برابر آن ها ايجاد ننموده اند. سرزمين هايي كه هم در كشت محصول و هم به عنوان جنگلداري كاربري دارند از طرف ديگر محل خوبي براي گوزن ها بوده و خسارات زيادي از بابت گوزن ها مي بينند. مزارع حاشيهاي گاهي خسارات سنگيني را متحمل مي شوند زيرا زمين هاي حاصلخيز كم و دور از هم مي باشند در حالي كه سرزمين هاي چسبيده به هم ممكن است داراي جمعيت زيادي از گوزن ها باشند ولي ميزان خسارات به آنها قابل توجه نمي باشد. در اين مناطق به علت آن كه گوزن ها از باقيمانده گياهاني كه رسيده و درو شده اند استفاده مي كنند در مزارع بالاي تپه ها كه محل چراي گاوها و گوسفندان مي باشد گوزن ها هيچ خساراتي را نمي توانند وارد نمايند. بنابراين دامنه خساراتي كه از طريق گوزن ها وارد مي شود منطقه به منطقه بسيار متفاوت مي باشد.
غنچه ها و برگ هاي جوان بسياري از درختان پهن برگ كه در فصل پائيز برگ هاي خود را مي ريزند و بوته ها، غذاي اصلي گوزن ها در فصل بهار مي باشد در مورد درختان مخروطي متوجه شديم كه بيشترين هدف گوزن ها به سر شاخه ها و شاخه هاي ظريف درختان مي باشد اين كندي رشد درختان به علت خورده شدن سر شاخه ها به عنوان پيشرو در رشد گياه مي باشند اگر چه باعث مرگ درخت نشده ولي باعث بد شكلي درخت و ديرتر به بار نشستن آن مي شود درختان مخروطي جوان به مدت 3 سال بعد از كاشت بسيار آسيب پذير مي باشند بسيار جالب است كه سر شاخه هاي درختان مخروطي كه محل پرورش دانه هاي گياه مي باشد بسيار حساس بوده و آسيب پذيرند. در اوايل بهار گوزن ها به طور حريصانه غنچه ها و برگ هاي جوان بوته خارها را مي خورند. پيكار كردن ،يكي ديگر از رفتارهاي گوزن ها مي باشد كه به درختان آسيب مي زند. در نظر بسياري از مردم پيكار كردن گوزن ها با درختان نوعي نشانه گذاري قلمرو مي باشد اما اين اشتباه است. خسارت وارده به درختان به جهت تعين قلمرو بسيار ناچيز مي باشد زيرا فقط گوزن پيشاني خود را به درختان مي مالد نه شاخ خود را. به هر حال حفظ تعدادي از درختان با اين عمل نشانه گذاري مي شوند. كلمه پيكار بدان معني است كه گوزن از روي قصد از شاخ خود استفاده مي كند و اين باعث وارد شدن خساراتي به درخت به علت كنده شدن پوست درخت مي شود. (Dr.frank holmes - 1384) .
چه نشانه هايي را بايد براي اطمينان از سكونت گوزن ها جستجو كنيم ؟
سم و ردپاي گوزن ها مهمترين نشانه هايي هستند در جاهائي كه آن ها وجود داشته اند بر جاي گذاشته مي شوند. خراشيدگي و سايدگي در منطقه از مهمترين علائم است اما اينها تنها علائم فصلي اند. جستجو در مناطقي كه صنوبرهاي جوان خورده شده اند نيز بايد پيگيري شود اما بايد به ياد داشته باشيم كه اين فعاليت ها تنها محدود به فصل هاي كم حاصل و خشك سال مي شود. حلقه و جا پاهاي گرد و دايره وار يا به شكل هشت اگر تازه باشند نشانه هايي از وجود گوزن هاست. اما پيدا كردن جاي پاي گوزن ها به ندرت امكان پذير است حتي در مناطق پر جمعيت گوزن ها و اين شايد به دليل وجود آنها در مناطق دور از دسترس باشد. سهولت تشخيص رد پاهاي كشف شده بستگي به جنس خاك و وجود اخير باران در آن منطقه بستگي دارد. هنگامي كه رد پايي ببينيم بايد به زمان به جا گذاشتن آن توجه داشته باشيم جائيكه شكافي به راحتي قابل تشخيص است جائي است كه گوزن ها بر حسب عادت از آن عبور كرده اند. حركت آنها بين مناطق غذايي و استراحتگاهها مي تواند محاسبه شود. گوزن ها عادت به حركت هاي اتفاقي ندارند اما در طول مسيرهاي منظم در بسياري از موارد رد پاهاي مشخص خطي را ايجاد مي كنندكه خبر از نسلهاي متوالي را كه از مسير عبور كرده اند مي دهد تجربه به آنها آموخته است كه ايمن ترين مسير از زمينهاي غذايي پوشيده شده است. از مشخصه رد پاي گوزن ها اين است كه رد پاها در يك مسافت معين قابل تشخيصاند بعد به صورت گمراه كننده ادامه داده مي شوند و دوباره مشخص مي شوند اين نوع حركت معمولا در مسيرهاي مشكوك به چشم مي خورد به نظر مي رسد بچه گوزن ها اين رفتار عادي در بين نسل هاي متوالي را از مادرانشان كسب ميكنند سهولت يافتن و بنا كردن آنها بستگي به نوع خاك و گياهاني كه در طول مسير عبور قرار دارند، دارد . ماهاي ژوئن (خرداد) و جولاي (تير) زمان خوبي است براي جستجو در حول و حوش حصارها جائيكه در يك يا دو طرف حصار ممكن است رد پاهاي قديمي گوزن ها پيدا شود. در اين زمان فعاليت هاي اراضي در اوج خود قرار دارند. معمولا بچه ها در اين زمان جابه جا مي شوند. علامت رفت و آمد گوزن ها در نزديك حصار به علت تقلاي آنها نيست چنانچه اگر محيط آشنا باشد اغلب همين كار را مي كنند اما آنها از گذشتن از موانع جديد اكراه دارند قبل از پرش نهايي تا ترك هدفشان ساعت ها حتي روزها براي يافتن شكافي به عقب و جلو مي روند بدين ترتيب يك گوزن مي تواند يك سير عبور خوب را براي ساير گروه ايجاد كند.
فضله گوزن ها معمولا در مسير يا نزديك بسترشان به آساني قابل تشخيص است البته اگر تازه باشد. نكته قابل توجه در تشخيص درختان و بوته هاي سائيده شده در هنگام مشاهده لزوماً ثابت كننده اسكان گوزن ها در آن منطقه نيست معمولا هنگامي كه گوزن نر در برابر رقبا از قلمروش دفاع مي كند موجب سائيدگي كمي مي شود سائيدگي وسيع معمولا زماني نسبت داده مي شود كه گوزن نر مسافري به مانع يا به حصاري برخورد مي كند يا در حول و حوش آن نه بيشتر، علاوه بر اين سائيدگي مانند خراشيدگي منطقه فعلي است. (Dr.frank holmes - 1384) .
انقراض گونه گوزن های قطبی بر اثر گرمایش زمین:
زمین روزبه روز گرمتر می شود ، این مسئله به بسیاری از مناطق و موجودات صدمه زده است محققان عقیده دارند گرم شدن زمین تاثیر بسیار مخربی روی گوزن های قطب شمال گذاشته و گونه آنها را به سوی انقراض پیش می برد. قطب شمال منطقه ای بسیار سرد است که موجودات این منطقه با این آب و هوا به طور کامل تطبیق پیدا کرده اند و قادر به زندگی در منطقه ای دیگر نیستند اما با گرم شدن زمین و تبدیل بارشهای برف به بارندگی در این منطقه مشکلاتی ایجاد شده و بر اثر بارندگی سطح قطوری از یخ روی برفهای زیرین قرار می گیرد. در زمستان گوزن ها باید در میان برف ها حفاری کرده و از منابع غذایی زیر آنها استفاده کنند اما با وجود یخ روی برف ، آنها نمی توانند به سطح خاک دسترسی پیدا کنند و این گوزن ها مدام باید انرژی خود را که برای گذران زمستان احتیاج دارند صرف پیدا کردن محلی کنند که یخ روی برف نباشد. این موضوع باعث ناراحتی های فیزیکی و روحی می شود و این ناراحتی بیشتر در گوزن های جوان و ضعیف دیده می شود. تاثیرات اینچنینی بیشتر برای مناطقی که یک نوع آب و هوا دارند اتفاق می افتد مانند منطقه وسیع توندرا که مدام برف دارد ، اما حیوانات در مناطق چند فصلی معمولا این مشکلات را نخواهند داشت و به گونه ای خود را سیر می کنند. محققان آمریکایی و کانادایی با بررسی تاثیرات اقلیمی روی این گونه جانوران اعلام کرده اند طی صد سال اخیر 40 درصد افزایش بارندگی در منطقه قطب شمال وجود داشته است که در آینده به مراتب بیشتر خواهد شد. اما نکته مهم این است که علاوه بر افزایش بارندگی در این منطقه ، مناطق بیشتری هم به سمت قطب دچار این مشکل شده و در نتیجه گوزن ها مجبورند برای پیدا کردن غذا به نقاط بالاتر مهاجرت کنند. این مهاجرت اجباری فقط روی گوزن ها تاثیر ندارد ، بلکه مردمی که برای تهیه غذا ، پناهگاه و امور اقتصادی به آنها وابسته اند هم مجبور می شوند کوچ کنند به این ترتیب کم کم مناطق پایین قطب از سکنه و جانوران خالی میشود.
